مکتوبات ایمان انصاری فر

راه هدایت و نجات منحصر است در تبعیت از قرآن کریم و اهل بیت (علیهم السلام)

مکتوبات ایمان انصاری فر

راه هدایت و نجات منحصر است در تبعیت از قرآن کریم و اهل بیت (علیهم السلام)

مکتوبات ایمان انصاری فر

رسول الله (صلی الله علیه و آله) در حدیث متواتر و متفق علیه ثقلین فرمود:

إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ اَلثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اَللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا وَ مَنْ تَمَسَّکَ بِعِتْرَتِی مِنْ بَعْدِی کَانَ مِنَ اَلْفَائِزِینَ وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُمْ کَانَ مِنَ اَلْهَالِکِینَ

من دو شیء گران‌بها در میان شما به جای می‌گذارم، کتاب خدا و خاندانم اهل‌بیتم، تا زمانی که به این دو چنگ زنید هرگز گمراه نمی‌شوید. هر کس پس از من به خاندانم تمسّک جوید از رستگاران است، و آنکه از آنان سرپیچی کند از هلاک‌شدگان است

کفایة الأثر فی النص على الأئمة الإثنی عشر، صفحه ٢٢۶، چاپ انتشارات دلیل ما


کانال تلگرام:
Telegram.me/iman_ansarifar

کلام علامه مجلسی پیرامون حد غلو

دوشنبه, ۱۹ فروردين ۱۴۰۴، ۰۶:۳۰ ق.ظ


علامه محمد باقر مجلسی (رضوان الله علیه) در کتاب شریف "بحارالانوار" پیرامون حد غلو در حق پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام) می‌نویسد:

اعلم أن الغلو فی النبی والائمة: إنما یکون بالقول بالوهیتهم أو بکونهم شرکاء لله تعالى فی المعبودیة أو فی الخلق والرزق أو أن الله تعالى حل فیهم أو اتحد بهم ، أو أنهم یعلمون الغیب بغیر وحی أو إلهام من الله تعالى أو بالقول فی الائمة: أنهم کانوا أنبیآء أو القول بتناسخ أرواح بعضهم إلى بعض، أو القول بأن معرفتهم تغنی عن جمیع الطاعات ولا تکلیف معها بترک المعاصی. والقول بکل منها إلحاد وکفر وخروج عن الدین کما دلت علیه الادلة العقلیة والایات والاخبار السالفة وغیرها، وقد عرفت أن الائمة: تبرؤوا منهم و حکموا بکفرهم وأمروا بقتلهم، وإن قرع سمعک شئ من الاخبار الموهمة لشئ من ذلک فهى إما مأولة أو هی من مفتریات الغلاة

بدان که غلو در مورد پیامبر (صلی الله علیه و آله) و ائمه (علیهم‌ السلام) تنها به این است که کسی قائل به الوهیّت آن‌ها شود، یا بگوید که آن‌ها شریک خداوند متعال در معبودیت هستند، یا مدعی شراکت آن‌ها با حق تعالی در آفرینش و رزق گردیم، و یا مدعی شویم خداوند متعال در آن‌ها حلول کرده، یا با ایشان متحد شده است. و یا بگوییم آن‌ها بدون وحی یا الهام به طور مستقل علم غیب دارند، یا اینکه بگوییم ائمه (علیهم السلام) پیامبرند، یا قائل به تناسخ روح بعضی از آن ها در بعضی دیگر شویم، و یا اینکه بگوییم معرفت ائمه (علیهم السلام) ما را از تمام واجبات و تکالیف بی نیاز می‌کند و با داشتن معرفت آنها، دیگر موظف به ترک گناهان نیستیم. اعتقاد به هر یک از این مطالب کفر و الحاد و خروج از دین است، چنانچه دلایل عقلی و آیات قرآن کریم و روایاتی که از نظر گذشت شاهد بر این است، و ثابت شد که ائمه (علیهم السلام) از چنین اشخاصی برائت جسته و حکم به کفر و امر بر قتل آن‌ها نموده‌اند. اگر خبری را که اشاره به چنین مطالبی داشته باشد شنیدید، یا باید برایش تأویل صحیح جست و یا باید گفت که غالیان آن خبر را ساخته‌اند (چرا که خلاف اعتقادات قطعی است) 


بحارالانوار، جلد ٢۵ صفحه ۳۴۶، چاپ دار إحیاء التراث العربی


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی