تأویل نصوص دینی جایز نیست، مگر آنچه از صاحب شرع رسیده باشد
علامه محمد باقر مجلسی (رضوان الله علیه) در "رساله اعتقادات" مینویسد:
ثمّ لابدّ أن تؤمن بکلّ ما ورد على لسان الشّرع من الصّراط و المیزان و جمیع أحوال القیامة و أهوالها، ولا تؤوّلها بشیء إلاّ ما ورد تأویله عن صاحب الشرع. فإنّ أوّل الکفر و الإلحاد التصرّف فی النواصیص الشرعیّة بالعقول الضّعیفة و الأهواء الردیّة. أعاذنا الله و سائر المؤمنین منها و من أمثالها. و السّلام على من اتّبع الهدى
سپس ایمان به هر چه از شریعت اسلام (به روش صحیح به ما) رسیده و برای ما نقل شده -مانند: صراط، میزان، تمام احوال و امور قیامت و امور وحشت آور و ترسناک آن- لازم است. و مبادا این امور را به چیزهای دیگری تأویل ببری، مگر آنچه تأویل آن از صاحب شرع رسیده باشد (و خود صاحب شریعت آن را معنای دیگری بر خلاف ظاهرش کرده باشد) چرا که نخستین گام به سوی کفر و الحاد و بی دینی، تصرّف در (احادیث صریح ائمّه و) نصوص شریعت به واسطۀ عقلهای سُست و ناقص و خواستهها و تمایلات پست نفسانی است. حق تعالی ما و سایر مؤمنان را از این اعمال و تأویلات و تصرّفات ناشی از هوا و هوس و مانند آن ها، پناه دهد (و ما را از سقوط در این پرتگاه و پرتگاههای دیگر محفوظ بدارد! ) سلام بر پیروان راه هدایت!
شرح رساله اعتقادات علامه مجلسی، صفحه ۳۵۶، چاپ انتشارات دلیل ما
شارح محترم، سید قاسم علی احمدی (حفظه الله) پس از نقل مرحوم مجلسی، مینویسد:
شکی نیست که تأویل و توجیه ظواهر و نصوص قرآن و روایات، مخالف با حکم عقل و صریح آیات و روایات و ظلم و ستم به خدا و رسول است چنان که گذشت. از طرف دیگر، این مطلب با آنچه در روایات آمده که قرآن اسرار و بطون بسیاری دارد، منافات ندارد؛ زیرا در آن اخبار آمده که علم اسرار و بطون مختصّ به محمّد و آل محمّد (صلوات الله وسلامه علیهم) است و هر جا تأویل ضرورتی داشته، از طرف آنها بیان شده است. و نفرمودند که اسرار علوم قرآنی و معارف وحیانی نزد فلاسفه و عرفا است. به طور نمونه، بعضی از این تأویلات را ملاحظه فرمایید: از ملاّ عبدالرزاق کاشی در مورد آیه شریفه: «وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِکَ» {سوره بقره: ۲۵۹} نقل شده است که حمار را به بدن عزیر نبیّ (تفسیر ملا عبد الرزاق ۱۴۷/۱)، و صفا و مروه را به قلب و نفس (همان: ۱۰۰)، و «لِغُلَامَیْنِ یَتِیمَیْنِ» {سوره کهف: ۸۲} را به عقل نظری و عقل عملی، و یتیم بودنشان را به جدا شدن از پدرشان روح القدس (تفسیر ملا عبد الرزاق ۱/ ۷۷۳)، و نفس واحدة را در: «خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ» {سوره نساء: ۱} به نفس ناطقه کلی، و زوج را در: «وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا» {سوره نساء: ۱} به نفس حیوانی (تفسیر ملا عبد الرزاق ۳۷۱/۲) تأویل مینماید. نیز از ملاصدرا نقل شده است که در آیه شریفه: «فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا» {سوره نازعات: ۴} گفته است: أی العقول السابقة على جمیع الممکنات. «فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا» {سوره نازعات: ۵}: أی النفوس المدبرة للأجرام العالیة. فدلّت الآیة على هذَین النوعَین من الموجودات الشریفة (مفاتیح الغیب: ۴۴۶) بعضی دیگر در: «إِیَّاکَ نَعْبُدُ...» گفته است: معنایش این است که: همه، مشرک و موحد و مسلمان و کافر و خدا پرست و بت پرست، فقط تو را میپرستیم و از تو یاری میخواهیم. در فصوص و فتوحات و تفسیر و دیگر کتابهای ابن عربی، از این تأویلها بسیار آمده است. هر کس به این کتابها مراجعه کند برای او آشکار میشود که دوری این حکمتهای به اصطلاح عرفانی، از مکتب وحی و هدایتهای قرآن کریم و نهج البلاغه و احادیث و معارف اهل بیت (علیهم السلام) به حدّی زیاد است که توفیق و هماهنگی بین آنها قابل تصوّر نیست. ما در رسالهای که در رد ابن عربی نوشتهایم، به تفسیرها و تأویلهای فاسد او اشاره کردهایم و روشن ساختهایم که وی، کتاب خدا و سنّت قطعی را به مسخره و استهزا گرفته، و با مسلّمات و یقینیّات دین اسلام، بلکه جمیع ملل و شرایع، مخالفت نموده است. امید است حجّت بر همه و به خصوص آنان که به تدریس و تعلیم و تعلّم مثل فصوص و شروح آن میبالند، تمام شود و موقف و موضع خود را در دنیا و آخرت «یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ» {سوره إسراء: ۷۱} بشناسند، و بدانند که در مقابل ترویجی که از این اندیشهها و انحرافات مینمایند، مسؤولند و باید پاسخگو باشند
شرح رساله اعتقادات علامه مجلسی، صفحه ۳۵۶، چاپ انتشارات دلیل